دانلود رمان قلب سوخته از مریم پیروند کاملا رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، هیجانی
تعداد صفحات: 2470
خلاصه رمان:
کاوه پسر سرد و مغروری که توی حادثهی آتیش سوزی، دختر عموش رو که چهارده سال از خودش کوچیکتره نجات میده، اما پوست بدنش توی اون حادثه میسوزه و همه معتقدن قلبش هم توی آتیش سوخته و به عاشقانههای صدفی که اونو از بچگی بزرگ کرده اعتنایی نمیکنه… چون یه حس پدرانه به صدف داره و رفتارهای صدف رو ناشی از وابستگی و جبرانِ محبتش میبینه، در حالی که درون قلبِ خودش برای این موجودِ شیطون چیزهایی هست که خلافشون رو به صدف نشون میده…
قسمتی از رمان قلب سوخته:
ساکت شو بچه. حرصت از چیه الان نگام نمیکنی؟
لای چشماش رو باز کرد و با اخم شیرینی نگاهم کرد.
برو یه پتو بیار برام، اینقدر زر زر نکن… حوصله ندارم.
کوسن مبل رو زیر سرش گذاشت و راحتتر لم داد.
رفتم از اتاق خودم براش پتوی ناز ک خودم آوردم، دلم غنج رفت از اینکه قراره تمام مدت بوی من زیر بینیش نفوذ کنه.
تا خواستم از اتاقم بیرون برم، چیزی توجهمو جلب کرد.
برگشتم و چشمم افتاد روی لباس پاره پورهم که انگار یه حیون وحشی اونارو دریده.
جا خوردم، ولی خندهم گرفت و توی سکوت اتاقم آروم خندیدم.
پس حرصتو اینجوری خالی کردی که خیلی خونسرد و عادی برگشتی پیش منو بیبی و خم به ابروت نیومد چی دیدی.
نکنه لباسامو ندیده… دیده که اومده این بلارو سر لباسهام اورده
اون لحظه به قدری از ته دل شاد بودم که لبخند به لب برگشتم پیشش…
پتورو که روی تنش کشیدم، با شیطنت پتورو روی تنش مرتب کردم. دستم رو سریع پس زد و توپید:
برو کنار بچه، دست بم نزن بدم میاد. لبخند به لب نشستم و چایم رو خوردم…
نگاهم اما از اون و چشم های بستهش کنده نمیشد.