رمان لند
دانلود رمان
رمان از قنوت تا غنا
  • حجم: 2.32 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

رعنا در رمان از قنوت تا غنا، دختری است که برای رضایت پدر و مادرش از آرزوهایش دست شسته، اما حالا به مرحله‌ای رسیده است که حس می‌کند همه چیزش را باخته. تصمیم می‌گیرد از این پس شیوه دیگری برای ادامه زندگی برگزیند که بر طرف کردن مشکلات پیش رو چندان آسان به نظر نمی رسد.

نام این اثر: رمان از قنوت تا غنا
نگارنده: فیروزه شیرازی
سبک: عاشقانه، اجتماعی

قسمتی از رمان از قنوت تا غنا

با شنیدن صدای جیغ وحشت زده از خواب بیدار شدم. عرق سردی روی بدنم نشسته بود. با صدایِ دعوا و فریادی، که از سر شب از واحد روبرو می آمد، به سختی توانسته بودم بخوابم. باز هم صدای دادُ هوار و شکستن وسایل می آمد. هراسان از جا برخواستم.

گیج و منگ بودم و چشمانم به دلیل کم خوابی تار میدید. کورمال کورمال به طرف سالن رفته و چراغ را روشن کردم. نگاهی به ساعت دیواری انداختم که دو و نیم را نشان می داد. تنها یک ساعت خوابیده بودم. با صدای فریاد دیگری، تکان سختی خوردم. احساس کردم، شلوارم خیس شد. به احتمال زیاد ترس باعث شده، کنترلم را از دست بدهم. تنهایی و تاریکی هم مزید علت بود.

تعادلم را نمی توانستم حفظ کنم. در حالیکه می لرزیدم، خود را به در آپارتمان رسانده و آن را باز کردم، که ای کاش این کار را نمی کردم. آنچه پیش چشمم بود، باعث شد خشکم بزند. پیر مرد واحد روبرو با سری شکافته که خون از آن مثل جوی روان بود و تمام پاگرد را قرمز کرده بود، لای در ورودی آپارتمانش افتاده بود.

خرید کتاب
35,000 تومان
https://romanland.ir/?p=1036
لینک کوتاه:
رمان از قنوت تا غنا
  • حجم: 2.32 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

رعنا در رمان از قنوت تا غنا، دختری است که برای رضایت پدر و مادرش از آرزوهایش دست شسته، اما حالا به مرحله‌ای رسیده است که حس می‌کند همه چیزش را باخته. تصمیم می‌گیرد از این پس شیوه دیگری برای ادامه زندگی برگزیند که بر طرف کردن مشکلات پیش رو چندان آسان به نظر نمی رسد.

نام این اثر: رمان از قنوت تا غنا
نگارنده: فیروزه شیرازی
سبک: عاشقانه، اجتماعی

قسمتی از رمان از قنوت تا غنا

با شنیدن صدای جیغ وحشت زده از خواب بیدار شدم. عرق سردی روی بدنم نشسته بود. با صدایِ دعوا و فریادی، که از سر شب از واحد روبرو می آمد، به سختی توانسته بودم بخوابم. باز هم صدای دادُ هوار و شکستن وسایل می آمد. هراسان از جا برخواستم.

گیج و منگ بودم و چشمانم به دلیل کم خوابی تار میدید. کورمال کورمال به طرف سالن رفته و چراغ را روشن کردم. نگاهی به ساعت دیواری انداختم که دو و نیم را نشان می داد. تنها یک ساعت خوابیده بودم. با صدای فریاد دیگری، تکان سختی خوردم. احساس کردم، شلوارم خیس شد. به احتمال زیاد ترس باعث شده، کنترلم را از دست بدهم. تنهایی و تاریکی هم مزید علت بود.

تعادلم را نمی توانستم حفظ کنم. در حالیکه می لرزیدم، خود را به در آپارتمان رسانده و آن را باز کردم، که ای کاش این کار را نمی کردم. آنچه پیش چشمم بود، باعث شد خشکم بزند. پیر مرد واحد روبرو با سری شکافته که خون از آن مثل جوی روان بود و تمام پاگرد را قرمز کرده بود، لای در ورودی آپارتمانش افتاده بود.

خرید کتاب
35,000 تومان
https://romanland.ir/?p=29851
لینک کوتاه:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!