توضیحات
داستان رمان داوطلب عشق، درمورد یه دختری به اسم پریاست که دیالیز میشه واحتیاج به کلیه داره.. این دختر زیبایی چشم گیری داره که باعث شده دوتا برادر که ازقضا پسر عموهای پریا هستن عاشق اون بشن…
نام این اثر: رمان داوطلب عشق
نگارنده: مرضیه آقایی و مهری کریمی
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان داوطلب عشق
وااااای خدا چه روز سختی رو گذروندم هواا خیلی گرم بود….. خسته شدم از بس این دکتر اون دکتر رفتم دیگه دااارم از پا در میام… مگه یه آدم چقدر میتونه تحمل داشته باشه؟ من که دیگه از این زندگی بریدم… خسته کننده ترین روزایه عمرمو دارم میگذرونم…
خدااااا جون…چراا یه سری جونمو نمیگیری راحتم کنی… تا کی همیشه باید بیام این بیمارستان لعنتی، دیگه از همه خجالت میکشم…حتی خونواده ام…احساس میکنم باعث خجالت اون خانواده ام. خجالت میکشم باهاشون برم بیرون.. حتی خجالت میکشم باهاشون برم مهمونی های خوانوادگی…
احساس میکنم همه بهم ترحم میکنن… تا کی زیر این دستگاه ساعت هاااا بیام دراز بکشم و به خونم که تو دستگاه می چرخه نگاه کنم..