توضیحات
ماجرای دختری نخبه اما سرکش که دختر سردار بزرگ ارتش ایرانه و مخالفت زیای عقاید پدرش داره و توی مسیری قرار می گیره و با مردی اغواگر اما قاتل رو به رو میشه….
نام این اثر: پرواز ققنوس
نگارنده : زهرا
سبک: عاشقانه هیجانی بزرگسال مافیایی
قسمتی از رمان پرواز ققنوس
حس می کردم نفس کشیدن یکم سخت شده و نمیتونم درست تمرکز کنم. حسین،بسته های خودشون رو روی میز ما قرارداد و من بدون هیچ حرفی مشغول شدم. سرو صدای زیادی بود و من اونقدر بی حوصله بودم
که به کسی اهمیت نمی دادم. بسته هایی که سمتم گذاشته بود رو داخل جعبه قراردادم و خواستم روی کاغذی که تعداد امارها بود چیزی بنویسم که خودکارم روی زمین افتاد و وقتی uصبی خواستم خم بشم،بازوم از پشت کشیده شد و
بعد صدای کوبنده اش: