توضیحات
رمان آلا درباره دختری است که تو سن ۱۲ سالگی مورد دست درازی مردی قرار میگیره که برای انتقام وحشیانه به بدن دخترک حمله می بره و بعد از گذشت چند سال، دوباره سراغ آلای قصه ی ما برمی گرده…
نام این اثر: رمان آلا
نگارنده: یگانه غین
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان آلا
در ماشین را باز کردم و پیاده شدم. با حرص به سمت ماشین راه افتادم. انتظار داشتم با دیدن اینکه به سمتش می روم فرار کند، اما تکان نخورد. به ماشین رسیدم و با تمام خشم و عصبانیتی که از آبد داشتم، به کاپوت ماشین کوبیدم.
-هو نره خر بیا پایین ببینم سگ کدوم گله ای!
از پشت شیشه های دودی چیزی معلوم نبود و لحظه ای با خودم فکر کردم نکند زن باشد، ولی الحمدالله که نبود.
چون مردی جوان، خوش قد و رعنا با تیشرتی سفید و شلوار مشکی پیاده شد. عینک دودی اش را از سرش برداشت و روی چشم هایش گذاشت.
-ببخشید خانم کاری داشتین؟
چشم هایم را ریز کردم.
-که کاری داشتم نه؟ تو فکر کردی من خرم؟
و به سمتش یورش بردم؛ نزدیک بود خرش را بچسبم که روشنا بازویم را کشید. این کی پشت سرم آمده بود؟
-داری چیکار می کنی آلا.
خطاب به مرد گفت:
-ببخشید دوستم حال روحی خوبی نداره!
دستم را با حرص از دست روشنا بیرون کشیدم و انگشت اشاره ام را برای مرد بالا بردم.
-منو نگاه، من متوجه شدم از دم زندان تا اینجا دنبالمونی، ما نگه می داریم توام نگه می داری؛ ما حرکت می کنیم توام حرکت می کنی. یا می گی کی هستی یا…