توضیحات
خاوین قوام در رمان خاوین، تک پسر حاجنصرتالله قوام، صاحب بزرگترین و بهنامترین شرکت حمل و نقل دریایی ایران، از تاجرهای سرشناس است. پسری که برخلاف اعتقادات سفت و سخت پدرش تفریحات و عیاشیهای مختص به خودش دارد و قرار است بعد از ازدواجش با دخترعمویش تک فرزند عنایتالله قوام، تمام ثروت خاندان قوام به نام او و مهلا شود.اما یک شب در جزیرهی کیش بقایای جامانده از رابطهی پنهانش کار دستش میدهد…
نام این اثر: رمان خاوین
نگارنده: ساقی میر
سبک: عاشقانه، بزرگسال، انتقامی
قسمتی از رمان خاوین
جاروی دسته بلند را به دیوار تکیه دادم و بی حوصله پشت گردنم را ماساژ دادم. نگاهم دور تا دور اتاق لوکس چرخید و خسته تر از قبل، آهی کشیدم. ملحفه ی چروکیده را مچاله کردم و با نیشخند در سبد رخت چرکها انداختم. زرورق مکعبی پاره شده را که روی زمین افتاده بود با چندش برداشتم و در سطل زبالهی همراهم انداختم.
از دیدن عکس توت فرنگی رویش پوزخند زدم. چرا میوهای به آن دوست داشنتی را زیر سوال می بردند؟! اتاق، دیشب رزرو یکی از خر پول های زمانه بود. از بچه های لاندری روم شنیده بودم که هرازگاهی وقتی به کیش می آید و می خواهد خلوت داشته باشد، این اتاق روبه دریا را رزرو می کند.
مرفهی بی درد عالم بود که برای زن بازیهایش هتل بهنام و پرستاره ی ما را در اختیار می گرفت. در دلم حسرت تمام نداشته هایم را کشیدم و به دختری که یک روزی زن این مرد تاجر و مادر بچههایش میشد، حسادت کردم… بدون شک خوشبخت ترین بودند!