خلاصه کتاب
پسری به اسم داروین. پسر داستانمون بی همه چیز است و خانوادش اصلا قبولش ندارن، در یک شب سرنوشتش عوض مشه. تو عمارت مهمونی بزرگ برگزار میشه. داروین که ۱۵ سالش بوده یه لیوان نوشیدنی میخوره. صبح که پا میشه میبینه تو تخت خواهرشه، اونا میگن که به خواهرش دست درازی کرده. پسر قصمون رو از خونه می ندازن بیرون اما... داروین با تمام این سختی ها و رنج ها بزرگ میشه، میشه بزرگترین تاجر ایران ...