مثل -: اولین بوسه ! اولین نوازش! اولین هم خوابی! اولین عشق! اولین حسرت! اولین نفرت! اولین ترس و اولین تنهایی را! مضحک تر از این مگر وجود دارد که تو اولین هایت را با پدر خوانده ات تجربه کردی؟؟!! متاسفم که اولین عشقت پدرخوانده ات بود و متاسفانه بردارت خواندهات!
شاه من.. در زندگی هرچه خواستم را نابود کردی… بی رحمانه به من دست درازی کردی و فرزندم را از من دور ساختی… قلب کوچکم را پر از نفرت و ترس کردی… من زنم… پر از لطافت زنانه… قلب پاک و مهربانی هایم به قلبت نفوذ کرده و دل سنگت را نرم… من ملکه ی توام… شاید نتوانتم بر سرزمینت سلطنت کنم... اما بر سرزمین قلبت سلطنت خواهم کرد… شوخی نیست من ملکه ام… تخریب میکنم آنچه که نمی توانم باب میلم بسازم… آرزو طلب نمیکنم، آرزو میسازم… شاه مغرور من هرگز فراموش نکن من قبل از ملکه بودن… یک زن هستم.
بلوط دختر شاد و مهربانیه که یه همزاد داره... همزاد بلوط گلاره برعکس بلوط دختر خوبی نیست... گلاره 1ماه قبل از ازدواجش فرار میکنه و روهان نامزد گلاره اونو تا شیراز تعقیب میکنه اما در اونجا با بلوط برخورد میکنه و اونو...
ایکا دختری که تمام عمرش به عنوان یه پسر زندگی کرده و هرشب شاهد بی بندو باری های پدرش با زنان شهره! اما رئیس بزرگترین شرکت تجاری به ایکا پیشنهاد کار میده اما در واقع ایکا سند بردگی خود رو امضا میکنه و در حالی که بردهی اربابی خشنه عاشق نامزد اربابش که هم جنس خودشه میشه…