“اسم طرف رو تریلی نمی کشه” قطعا اینو شنیدید ،داریوشِ سلطانی؛اسمشو تریلی نمی کشید حقیقتا اما من چی کار کردم؟ اوه صبر کنید....این تمومِ فاجعه نیست"جلویِ قاضی و ملق بازی؟ من،آمینِ رزاقی؛جلویِ داریوش سلطانی،قاضیِ معروف شهر نه تنها ملق می زدم، بلکه چنان لنگم به هواهایی جلوش اجرا کردم که بند و بساطِ چهل سالشو؛راهی تعمیرگاه کردم. اونقدری خواستمش که تو بچگیم بهش گفتم “میخوام عروست بشم” اگه اون مرد معنایِ “نظم و آرامش” “جذابیت” “بزرگ سایز بودن” “مردونگیه” من معنی “فاجعهِ قرن” “سلیطگیِ تمام عیار” “دیوانگی” “دلبری” بودم.
درباره چند دختر و پسره که هرکدوم به شیوه هاي عجیبی مقابل هم قرار میگیرن و با اتفاقات و ماجراهاي جالب و زيادي روبه رو میشن رمانی پر از عشق، خیانت، پنهون کاری، عشق هاي اشتباهی لجبازی و شیطنت و ماجراهای غیرقابل پيشبيني و تصور...