توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان راز شبانه اثر ساناز لرکی پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
شبانه دختری است که عاشق عکاسی ست اما برادرش شدیدا با این قضیه مخالف است. بدون اطلاع خانواده برای یک مصاحبه میرود و در مسیر برگشت تصادف میکند در آمبولانس متوجه میشود هیچ چیز تصادفی نیست و سرنشینان ماشین و حتی مرد مرموزی که به ظاهر عابر بوده و سوار ماشین شده هم همگی بخشی از یک نقشه هستند. پازلی که باید حل شود …
خلاصه رمان: راز شبانه
شبانه به محض ورود به اتاقش بدترین حس دنیا را تجربه کرد. شرم، ترس و عذاب وجدانی عمیق برای بار هزارم خودش را لعنت کرد که باید در شمایل یک خواهر کوچکتر بماند و حرکت اضافهای نکند. احساس کرد سرش گیج میرود. اینطور مواقع معمولا به چیزی شیرین نیاز داشت و اگر در آن لحظه از این ضعف میمرد هم قصد نداشت دوباره به طبقهی پایین برگردد. کلافه روی تخت نشست و صورتش را میان
دستانش گرفت. با تقهای که به در خورد از جا پرید بیش از آن که معمول بود هیستریک شده بود در کمی باز شد و صدای خفهی آراز صدایش زد: شبانه… شبانه واقعا از ته قلبش نمیخواست دیگر با او مواجه شود نه حداقل امشب. دست آراز یک بسته شکلات را داخل آورد و تکان داد. شبانه آرام لبخند زد و از جا بلند شد و به سمت در رفت. بستهی شکلات را گرفت و در را کمی باز کرد. آراز در تاریک
و روشن سالن بالا ایستاده بود چشمکی زد و مهربان گفت: برو بخواب … من حافظهم ضعیفه. فضاحت امشب رو یادم نمیمونه. شبانه در اوج حال بدش یکدفعه زد زیر خنده. آراز هیسی گفت و بعد در حالی که به سمت راه پله میرفت یکدفعه چرخید و تعظیمی کوتاهی کرد و با شیطنت گفت: شب آرامتون به خیر زیبای شهر آشوب. شبانه آن شب به این قضیه فکر نکرد، نه وقت دوش گرفتن و نه غلت زدن و بی خوابی …