رمان لند
دانلود رمان
  • نام: رمان دخترک
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: نرگس صرافیان
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 557

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان دخترک از نرگس صرافیان با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دلم برایِ دخترکِ درونم تنگ شده. دخترکی که بایک لواشک و عروسک، ذوق می کرد یا دغدغه ی روزانه اش، رنگِ لاکِ ناخون هایش بود همان دخترکی که خنده هایش؛ کودکانه و نگاهش؛ دلنشین بود دخترکی که معصومیتش را، از راه رفتنش می شد تماشا کرد گاهی دلم از قوی بودنم می گیرد دلم میخواهد دوباره همان دخترک ظریفی باشم که با یک نگاه، می شکست… اما نه از درون صدای شکستنش را بغض می کرد، و با اشک هایِ دانه دانه اش، دل دنیا را می لرزاند…

خلاصه رمان : دخترک

شادی: یادت نره شرطو باختی قرار بود یه بستنی مهمونم کنی. آقای آریایی: ولی تو با جر زنی بردی. شادی: میخواستی خودت زرنگ باشی. آقای آریایی: نچ قبول نیست. شادی: اااا متین اینقد خسیس نباش یه بستنی میخوای بدی هااا. آقای آریایی: خیلی خب حالا جیغ جیغ نکن گوشم کر شد. شادی خندید و گفت: اگه شما مردا می دونستین داشتن سلاح جیغ جیغ چه کیفی میده اونوقت می فهمیدین چرا ما جیغ جیغ می کنیم. آقای آریایی: همین که شماها دارین واسه هفت پشتمون بسه. هردوشون زدن زیر خنده. صدا از اتاق من میومد درو باز کردم و وارد شدم آقای آریایی دستپاچه شد.

سریع از جاش بلند شد و خودش جمع وجور کرد بااخم زل زده بودم بهش اونم سرشو انداخت پایین. شادی: اومدی آوا منتظرت بودم. درحالی که می رفتم پشت میزم گفتم: صبح نگفتی که قراره بیای. رو به آقای آریایی گفتم: شما کاری داشتین اینجا؟ آقای آریایی به خودش اومد و گفت: این پوشه ها رو آورده بودم اتاقتون که دیدم شادی یعنی خانم سلطانی اینجا هستن.شادی حرفشو قطع کرد وگفت: من گفتم بمونه تا تو بیای. خواستم بهش بگم شما خیلی بی خود کردی ولی جلوی خودمو گرفتم در ازاش به آقای آریایی گفتم: به خانم احمدی هم می گفتین ایشون می آوردن. آقای آریایی: بله درسته

ولی توضیحاتی لازم بود که باید خدمتتون عرض می کردم. _خیلی خب باشه واسه بعد. آقای آریایی: پس فعلا با اجازه. آقای آریایی که رفت بیرون شادی با اعتراض گفت: چرا اینجوری حرف میزنی باهاش؟ _چجوری حرف میزنم؟ شادی: بدبخت داشت سکته می کرد. _صدای هرهر کرکرتون کل شرکت رو برداشته بود. شادی: مشکلش چیه؟ _شادی اینجا شرکت کاریه و ایشون هم کارمند این شرکت نمیخوام رفتارهای بی جا باعث پیش اومدن حرف های مسخره توسط بقیه بشه. شادی: برای تو که مهم نبود مردم چی میگن. _هنوزم میگم نیست ولی ممکنه برای ایشون مهم باشه. خب نگفتی واسه چی اومدی؟

خلاصه کتاب
دلم برایِ دخترکِ درونم تنگ شده. دخترکی که بایک لواشک و عروسک، ذوق می کرد یا دغدغه ی روزانه اش، رنگِ لاکِ ناخون هایش بود همان دخترکی که خنده هایش؛ کودکانه و نگاهش؛ دلنشین بود دخترکی که معصومیتش را، از راه رفتنش می شد تماشا کرد گاهی دلم از قوی بودنم می گیرد دلم میخواهد دوباره همان دخترک ظریفی باشم که با یک نگاه، می شکست… اما نه از درون صدای شکستنش را بغض می کرد، و با اشک هایِ دانه دانه اش، دل دنیا را می لرزاند...
خرید کتاب
رایگان
https://romanland.ir/?p=9335
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • بهناز
    9 آذر -622 | 00:00

    معتاد شدن به خوندن این رمان یعنی تله‌گرفتن شدن در دنیای داستانش و لذت بردن از اون.

  • پاشایی
    9 آذر -622 | 00:00

    آیا تابحال از یه سایت خارجی به صورت رسمی به فارسی ترجمه شده یا ویرایش شده، رمان دانلود کرده‌اید؟

  • بهتام
    9 آذر -622 | 00:00

    خواندن رمان، یک روش بهینه برای رفع خستگی و دلتنگی روزانه است.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!