رمان لند
دانلود رمان
  • نام: رمان لابیرنت
  • ژانر: #عاشقانه #پلیسی #هیجانی
  • نویسنده: مهین عبدی
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 1176

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان لابیرنت از مهین عبدی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دو دوست… دو پلیس… دو برادر… درگیر عشقی سوزان… بوی مرگ و خون در شعله های سوزنده باندی مهلک… داستانی که همچون نامش،پیچیدگی بسیار دارد…

خلاصه رمان : لابیرنت

(فلش بک، سه ماه قبل، هدف عملیات: نابودی شغال ها! ) _علی حواست هست؟ پسر کجایی؟ شاهین به عقاب. _عقاب به گوشم، علی کجایی؟ چه خبر؟ مگسک اسلحه اش را دقیق تر روی هدف نشانه گیری می کند!. هدف در دسترسمه! منتظر دستورم حمید دستی به پیشانی اش می کشد با همان جدیت و لحن سفت و سخت قاطع و صدای به شدت جذبه دار و بم همیشگی اش می گوید: _علی شش دنگ حواست رو بده بهش؛ یادت باشه اگه به قله داریم می رسیم در کنارش یه دره عمیق هست؛ یکم بی حواسی پرتمون کرده اون ته …

دانه های عرق از زیر نقاب مشکی اش خودشان را به شقیقه هایش می رسانند. نفس های عمیق و مداوم می کشد؛ گرمای خورشید و هوای تابستان با وجود لباس های مشکی اش؛ تمام بدن ورزیده و ورزشکاری اش را داغ کرده و به این فکر می کند اگر از این عملیات جان سالم به در برد، فور اً خودش را به دوش آب گرم برساند. انگشت اشاره اش روی ماشه نشسته و فقط منتظر دستور شلیک است؛ اما حرف های حمید و ظله گرما دست به دست هم داده و کلافه اش می کنند.

می داند که سرهنگ می شنود اما از صرف گفتن حرفش نمی گذرد که با توپی پر به حمیدی که درون ون نشسته و دورادور پیگیر ماجراست می توپد. _کم از اون جمله های فیلسوفانت به کار ببر حمید… یه ساعت زیر این آفتاب موندم فقط دارم این لاشخور رو دید می زنم که برا خودش بساط عیش و نوش به راه انداخته تو اون استخر کوفتی! پس اون هادی چرا نمیاد از اون خراب شده بیرون من کار رو یک سر کنم؟ حمید دستی به ریشش می کشد و کمی بیشتر روی ریش هایش مکث می کند…

خلاصه کتاب
دو دوست... دو پلیس... دو برادر... درگیر عشقی سوزان... بوی مرگ و خون در شعله های سوزنده باندی مهلک... داستانی که همچون نامش،پیچیدگی بسیار دارد...
خرید کتاب
رایگان
https://romanland.ir/?p=5296
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • ترزا
    9 آذر -622 | 00:00

    من داشتن امکان کوچک کردن قابلیت‌های زندگیم در این صفحه جدید پیدا کردم که قبل تر نمی‌دونستم.

  • تارا
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن داستان کوتاه یک شلوغ کننده‌ی خوب ذهنیه، میتونی از فضای کاری و برنامه‌ریزی زندگی فرار کنی.

  • اعظم
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن رمان به نظرم بهترین روش برای گذراندن وقت خالی هست.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!