رمان لند
دانلود رمان
  • نام: آذرخشی میان رگ‌هایم
  • ژانر: عاشقانه، طنز
  • نویسنده: آرمیتا بهاروند
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 1104

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان آذرخشی میان رگ‌هایم اثر آرمیتا بهاروند پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون

من آرمیتا دختری که هیچوقت محبت ندیدم، ولی با باز شدن پام توی شرکت آذرخش همه چی تغییر کرد. درست مثل آذرخش زد وسط زندگیم و همچی از این رو به اون رو شد …

خلاصه رمان: آذرخشی میان رگ‌هایم

سریع از اتاق اومدم بیرون و کیفم با وسایل مورد نیاز رو برداشتم اونم از اتاق اومد بیرون و رفت سمت اسانسور و دکمشو زد. تند تند کیف رو گرفتم دستم و برگه‌ها رو بلند کردم. اسانسور رسید دوییدم سمتش که پام گیر کرد به پایه عسلی کنار مبل و نزدیک بود با مخ بخورم زمین. سکندری خوردم و خودمو گرفتم ولی برگه‌ها پخش زمین شدن. هول هولکی خم شدم تا جمعشون کنم.

صدای نفسای عمیقش کنار گوشم اومد سرمو بلند کردم دقیقا با نگاهی پر حرص و چشای سرخ تو دو میلیمتریم وایساده بود. چشام مثل خر شرک کردم و نگاش کردم. کلافه دستش کشید پشت گردنش و خم شد و برگه‌ها رو جمع کرد. یه برگه مونده بود دستمو بردم سمتش اونم دستشو آورد سمتش. فقط چند لحظه دستم خورد به دستش سریع برش داشتم و بلند شدم اونم نفسشو

داد بیرون و بلند شد بدون اینکه نگام کنه برگه‌ها رو داد دستم رفت سمت اسانسور و باز دکمشو زد ایدفعه اروم رفتم سمتش حدود ده ثانیه بعد اومد رفتیم داخل خداروشکر یک خانم و یک اقا توش بودن حدود ۱۰ ثانیه بعد رسیدیم پایین. وقتی با آقای تیمسار بزرگ بودم راننده داشت دیگه نمی‌دونم این راننده داره یا نه؟؟ رفت سمت یه جنسیس وایسادم اونم بی‌توجه به من قفل ماشین زد …

خلاصه کتاب
من آرمیتا دختری که هیچوقت محبت ندیدم، ولی با باز شدن پام توی شرکت آذرخش همه چی تغییر کرد. درست مثل آذرخش زد وسط زندگیم و همچی از این رو به اون رو شد ...
خرید کتاب
27,100 تومان
https://romanland.ir/?p=28289
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!