توضیحات
پدرم با صدای بلند گفت: “حق نداری تنها از خونه بری بیرون. دایان به عنوان راننده و بادیگارت اینجاست و تو نباید مخالفت کنی. هر جا میری و میای باید با دایان باشی، فهمیدی؟”دلم میخواست فریاد بزنم: “خسته شدم از این زندگی که همیشه باید یکی دنبالم باشه.” باید کاری میکردم که دایان خودش از کارش استعفا بده.سکوت کردم و مثل همیشه حرفهای پدرم رو قبول کردم و گفتم: “باشه بابا… من دیگه میرم!”
(بدون سانسور) دانلود رمان شوفر جذاب من از الهه ا
چکیده رمان شوفر جذاب من اثر الهه ا :
سیب تو دستش رو پرت کرد سمتم که مستقیم به چشمم خورد. آخی گفتم و با درد چشمم رو بستم. خیلی محکم خورده بود به چشمم و دردش طاقت فرسا بود اینو خوردی تا دیگه با بزرگتر از خودت درست بحرفی آخ… آخ… دوست داشتم سرشو از بدنش جدا کنم. نفسمو بیرون فرستادم و گفتم وحشى… محض اطلاعت بگم که هیچ جا قرار نیست برم بزغاله… پس بهتره به این آب و هوای سمی عادت کنی درد چشمم به کل یادم رفت و به این مصیبتی که تو یه شب سرم نازل شده بود هاج و واج نگاه کردم واقعا می خواست اینجا بمونه؟ باید جوری باهاش حرف میزدم تا تحریک بشه و عصبانی بشه و اینجا نمونه تو مگه از ما متنفر نبودی پس چرا میخوای پیش ما بمونی؟
تا دیشب به خونمون تشنه بودی حالا چی شد که بابا واست عزیز شد؟ پوزخند زد و نزدیکم اومد. چون بالا سرم ایستاده بود مجبور شدم تا سرمو بالا بگیرم. خم شد روم و گفت: هنوزم از بابات نفرت دارم ولی همین جا میمونم تا فرشته عذابتون بشم. فکر نکن بیخیالت شدم. مشکل روانی داشت؟ واقعا جدی بود یا بوی پول به مشامش خورده بود و این حرفا رو الکی داشت سرهم میکرد؟به خاطر عذاب دادنمون میخوای اینجا بمونی یا این خونه و دم و دستگاه دست و پات رو سست کرده؟ همونجور که فکرش میکردم عصبی شد و اخم هاش تو هم رفت. من اگه دنبال پول بودم خیلی وقت پیش سراغ بابای بی … می اومدم نه الان!
تازه گیریم که من واسه پولتون اومدم تو و بقیه نمیتونید منکر این بشید که من بچه ارشدشم و از ارث و میراثش دو به من میرسه و یک به تو… چون تو دختری سهمت از من کم تره هنوز نیومده به فکر سهم خودش بود. دهنم از این همه وقاحتش باز مونده بود. پوزخندی زد و گفت: فک تو ببند اندازه غار علی صدر باز شده …. پسره ی حیوون دهنش واقعا بی چاک و بست بود. با عصبانیت از کنارش بلند شدم و سمت راه پله رفتم. در حالی که داشتم پله ها رو بالا می رفتم زیر لب گفتم خدایا چجوری باید این آدم نچسب رو تحمل کنم؟ تو اتاقم رفتم و روی تخت نشستم تو یکی دو روز داستان زندگیم کلا عوض شده بود. نامزدی که بهم خورد با چاقو قرار بود بمیرم و حالا داداش ناتنی گیرم اومده بود. چقدر زندگیمون پیچیده شده بود….
(بدون سانسور) دانلود رمان شوفر جذاب من pdf الهه_ا