رمان لند
دانلود رمان
  • نام: رمان رسم ممنوعه
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، بزرگسال
  • نویسنده: زهرا
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 1444

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان رسم ممنوعه از زهرا با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

تکین تهرانی، بازیگر محبوب و از کشتی گیر های اسبق تیم ملی بود که خیلی ناگهانی از عرصه کشتی، کناره گیری میکنه و وارد عرصه شهرت میشه. مردی که راز بزرگی توی دلش داره. پناه یزدان دختر شکست خورده ایه که رسم های غلط دست و پاش رو بسته و شکست بزرگی از زندگی زناشویی خورده. زندگی پناه وقتی دستخوش تغییر میشه که تکین استاد دانشگاه پناه میشه و اشتباهات زندگی پناه رو بهش آموزش میده…

خلاصه رمان : رسم ممنوعه

دیگه به حرف هاشون گوش ندادم و به خیابون شلوغ مقابلم خیره شدم. شب و نیمه شب و صبح و ظهر و غیره نداشت. تهران همیشه شلوغ بود. حتی الان هم که سر ظهر حساب می شد، بازهم شلوغ بود. سرعت ماشین اروم تر شد و بین ماشین هایی که پشت چراغ قرمز گیر کرده بودن، قرار گرفتیم. اهی کشیدم و سعی کردم به اینده درهم و برهمی که مقابلم بود فکر کنم که جیغِ ناگهانی شاداب باعث شد چشم از ال نودِ سفید کناریمون بگیرم و به شادابی که دستاش رو با ذوق جلوی دهنش گذاشته بود و خم شده

بود و با علاقه به مقابلش خیره بود، نگاه کردم. شکمم درد می کرد و نمی تونستم مثل اون خم بشم، بنابراین به ارومی گفتم: -چی شده؟ مشعوف لبخندی زد و گفت: -وااای خدا، ببینش اخه. یه ادم چقدر می تونه جذاب باشه؟ ماشین های عقبی بوقی زدن و شاداب با غرغر ماشین رو تکون داد و من سعی کردم بفهمم دقیقا کیو داره میگه. وقتی مانعِ مقابلمون رو رد کرد، با کنجکاوی سرم رو بالا گرفتم و به سمت چپ نگاه دوختم. اینجا که چیزی نبود. خواستم لب باز کنم و به شاداب بگم “دیوونه شدی؟” که با دو

خورشید داغ و سوزان رو به رو شدم. گرم شدن همیشگی به سراغم اومد و من در حرارت چشم هاش سوختم. گوشه لب هاش رو کمی تکون داده بود و به قول مجالت، جذاب ترین و گیراترین لبخند رو زده بود و به لنز دوربین خیره شده بود. بیلبوردِ تبلیغاتی اش، در وسط اتوبان بنا شده بود و چشم ها و حالت نگاهش به قدری گیرا بود که هرکس رو تحت تاثیر قرار می داد. دردِ شکمم خودش رو جایی پنهان کرد و دردِ کهنه قدیمی، از لای شکسته های قلبم، سرباز کرد و دوباره بدنم رو تسخیر کرد.. عادی نمیشد..

خلاصه کتاب
تکین تهرانی، بازیگر محبوب و از کشتی گیر های اسبق تیم ملی بود که خیلی ناگهانی از عرصه کشتی، کناره گیری میکنه و وارد عرصه شهرت میشه. مردی که راز بزرگی توی دلش داره. پناه یزدان دختر شکست خورده ایه که رسم های غلط دست و پاش رو بسته و شکست بزرگی از زندگی زناشویی خورده. زندگی پناه وقتی دستخوش تغییر میشه که تکین استاد دانشگاه پناه میشه و اشتباهات زندگی پناه رو بهش آموزش میده...
خرید کتاب
رایگان
https://romanland.ir/?p=9319
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • آیناز
    9 آذر -622 | 00:00

    خوندن صفحه‌هایی از داستان نیمه‌کاره که جرئت تموم کردنش رو نداشتم، حالم رو بهتر می‌کنه هر روز.

  • اعظم
    9 آذر -622 | 00:00

    می‌توانم رمان در قالب اپلیکیشن دانلود کنم؟

  • بهمن
    9 آذر -622 | 00:00

    با خوندن این رمان بهتر می‌تونم از ذهنم فرار کنم.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!