توضیحات
رمان زامبی نام سری جدید دارن شان و با محوریت آخر الزمان ایجاد شده توسط حمله ی زامبی ها می باشد. داستان از دید اول شخص دنبال می شود و شخصیت اصلی یکی از بازمانده های این حمله است که بی اسمیت نام دارد. بخش قابل توجهی از جلد اول سری، راجع به پدر مستبد و نژادپرست بی و تاثیر منفی او روی فرزندش می باشد و بخشی دیگر، حمله ی زامبی ها به دهکده ی پالازکنری در ایرلند و واکنش شخصیت اصلی…
نام این اثر: رمان زامبی
نگارنده: دارن شان
سبک: تخیلی، ترسناک
قسمتی از رمان زامبی
هنگامی که مرده ها به زندگی برگشتند و مثل توده ای از ملخ های غول پیکر، در دهکده ی پالازکنری پخش شدند، بدترین و تاسفبار ترین ساعات شب بود. قربانی های خوش شانس تر در خواب سلاخی شدند. جمجمه هایشان باز و مغزهایشان بلعیده شد. بقیه سرنوشت به مراتب بدتری داشتند.
برای مدتی کوتاه و پرتنش، مرده ها و زنده ها با هم شریک دهکده بودند، ولی این موازنه، موازنه ای جهنمی بود و خیلی دوام نداشت. مسلما یکی از دو گروه دیگری را از بین می برد. هنگامی که هیولاهای دیوانه و شیطانی، شکار از همه جا بی خبر را می دریدند، آنها را می کشتند یا آلوده می کردند. خیلی زود مشخص شد که این جنگیست که زنده ها قرار نیست هیچ وقت از آن پیروز بیرون بیایند.
برایان بری منزجرانه مادرش را نگاه می کرد. نگاه می کرد که چگونه بقایای دریده شده ی صورت شوهرش را می کند تا مغزش را پیدا کند. مامان اکثر مواقع راجع به کشتن بابای برایان شوخی می کرد. هنگامی که شب ها در حالی که مست بود، دیر به خانه برمی گشت یا راجع به فوتبال دهانش را نمی بست.