توضیحات
رمان عسرت (تصادف عشق) درباره دلیا، دختری که بعد از مست دستگیر شدن مجبور به همخونه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش که نامزد داره میشه و یک شب وقتی مست میکنن حامله میشه و…
نام این اثر: رمان عسرت (تصادف عشق)
نگارنده: آتنا امانی
سبک: عاشقانه، هیجانی
قسمتی از رمان عسرت (تصادف عشق)
خسته و عاصی از بانک بیرون زد. لجش درآمده بود. سیستم حال که دوساعت از نشستن او در نوبت گذشته، قطع شده بود؟ از بچگی هم اینگونه بی شانس بود. پوفی کشید، نگاهی به جای خالی ماشینش زیر تابلوی حمل با جرثقیل انداخت و
کف دستش رو به پیشانی اش کوبید. جیغ خفه ای کشید و تلفنش را از جیب پشت شلوار جین سفیدش درآورد.
پیام اولی که خودنمایی میکرد، از سامانه بود که انتقال ماشین به پارکینگ را خبر می داد. پا بر زمین کوبید و تا سر خیابان پیاده رفت، دست به کمر زد. دیگر توان نداشت و خستگی تا همینجا برایش بس بود. تاکسی دربست گرفت و آدرس خانه را داد. خمیازه ای کشید و تلفنش را که در کیف انداخته بود، به زور پیدا کرد.
صفحه را روشن کرد که پیام در چشمش خودنمایی کرد.
– وای..
از صدای بلندش راننده توقف کرد و به سمت عقب برگشت.
– خوبید شما؟
سری تکان و لبی تر کرد.
– بله فقط مسیر عوض شده.
به پیامک ها نگاه کرد و آدرس پارکینگ را به راننده داد. تلفن را درون کیفش پرت کرد و چشم بست. با آنکه خسته بود خواب به چشمش نیامد. ماشین از حرکت ایستاد، او گذشت زمان زیادی را حس کرده بود.