رمان لند
دانلود رمان
رمان مثل مجسمه
  • حجم: 6.24 مگابایت
  • منبع تایپ: funysho.com

توضیحات

داستان رمان مثل مجسمه اینگونه شروع می شود… تاحالا دلت واسه مجسمه درونت سوخته؟؟؟ من خیلی وقته دارم سعی میکنم باهاش کنار بیام درست مثه خودمه. لجباز و سختگیر و احساساتی مجسمه میشی، سخت میشی، نگاه نمی کنی و تموم میشه. گاهی وقت ها مجسمه وار زندگی می کنی و اسمش میذاری گذر زمان. منم درست مثه خودتم خیلی وقته یه مجسمه ی متحرک شدم…

نام این اثر: رمان مثل مجسمه
نگارنده: وحیده رحیمی
سبک: عاشقانه

قسمتی از رمان مثل مجسمه

تو دلم گفتم خوش به حال همسرش یا اونی که همسرش میشه. اخه امیر نامی ادم خیلی پولدار و معروفی بود توی شهر، کسی که با وجود خلافکار بودنش همه خیلی واسش احترام قائل بودن. اخه خیلی مهربون بود. بیخیال پوووفی کردم .چند روزه اعصابم خیلی داغونه حسابی همه چیز بهم ریخته. علی و گیر دادن هاش اینکه نگذاشت برم دانشگاه.

اینکه تو خونه اذیت میشدم. اذیت هم که نمیشه گفت ولی خیلی بهم همه چیز فشار اورده بود. خداییشش خانواده خوبی داشتم بدونه اینکه کسی بدونه قبلا خودم رو درگیر شبکه های اجتماعی کردم و عاشق شدم. یکی نیست بهم بگه دختر خوب این کار چی بود؟؟؟

من دختر 19ساله خانواده مهرسا هستم. یکتا مهرسا کسی که خودش با دست های خودش طناب دار خودش رو امضا کرد. کسی که ناخواسته رفت داخل شبکه های اجتماعی و عاشق پسری که هکر بود شد و با اون پسر وارد بازی شد. اون هم با 16سال سن، به اون مواقع که فکر میکنم به خودم لعنت می فرستم. خودم شدم دلیل خونه نشین شدنم.

خرید کتاب
40,000 تومان
https://romanland.ir/?p=29875
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!