توضیحات
(بدون سانسور) دانلود رمان چله نشین تاریکی اثر فاطمه غفرانی پی دی اف PDF رایگان اندروید و ایفون
داستان در مورد ی دختری به اسم ژرفاست که لیدر توره و یک آقای ایرانی به اسم شهریار که مدت زیادی خارج از ایران زندگی کرده و مدیریت یکی از معروف ترین برند های جواهر دنیا رو به عهده داره. این آقا با هویت خارجی خودش به نام رابرت هیل میاد ایران تا از خانواده پدریش که سالها قبل اون و مادرش رو خیلی آزار و اذیت کردن انتقام بگیره و ژرفا رو به عنوان لیدر انتخاب میکنه و تقریبا دیگه یک جورایی ژرفا میشه دست راستش و همه کاراشو تو ایران راه میندازه بعد ی مدتی هم کم کم اینا عاشق هم میشن و…
خلاصه رمان: چله نشین تاریکی
حتی من تازه وارد هم میدانستم که ژرفا عاشق ترشیجات هست و این انگار بر ایلدارخان هم مخفی نبود اما واضح بود که بعد از حرفهای من و تمام مدتی که با ایلدار و تاجی خانم حرف میزد و از خوشمزگی زغال اخته و طعم چای میگفت هوش و حواسش آنجا نبود و حس ششم من میگفت که این هوش و حواس جایی نزدیک آن پسر بور است که حالا فهمیده بودم اسمش امیر علی است .احساس میکردم
باید زودتر از آن شرایط نجاتش دهم نگاهی به ژرفا که واضحاً لبخند تصنعی بر لب نشانده بود و تنها شنونده حرفهای ایلدارخان بود انداختم و از روی تخت بلند شدم .نگاه ژرفا روی لب نشست. کوتاه گفتم :من میخوام برگردم سمت گروه تو میمونی؟لبخند روی لبم عمق پیدا کرد و بی اعتراض بلند شد :نه می ام همین الان هم دیر کردم محسن سرم رو میبره .در برابر اصرار ایلدار و تاجی خانم برای بیشتر
ماندن کوتاه گفتم :خیلی خوشحال شدم از آشناییتون حتماً باز مزاحمتون میشیم .این یکی را از ته دل گفته بودم زن و شوهر با محبتی بودند که بیشتر از هر چیزی عشق میانشان توجه ام را جلب کرده بود. عشقی ناب میان این کلبه نسبتاً کوچک در میان جنگل رابطه بینشان من را یاد گوهر دخت و عمران می انداخت… عاشقی که چشم من را از عاشقی کردن ترسانده بود و به خود قول داده بودم که هیچ…