رمان لند
دانلود رمان
  • نام: رمان چون آب در آبگینه
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
  • نویسنده: راز. س
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 2347

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان چون آب در آبگینه از راز.س با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

عشق و علاقه ی تندر به لیلی بر هیچکس پوشیده نیست. اما لیلی از این عشق سر باز می زند و کسی دیگر را جایگزین تندر می کند. تندر برای برگرداندن عشق خود، رقیب را از میدان به در می کند، که به قیمت زندگی کسی تمام می شود…

خلاصه رمان : چون آب در آبگینه

آرزو فنجان چای را مقابلش می گذارد: الان پات خوبه؟! صاعقه روبرویش روی مبل می نشیند: مامان دارین خیلی لوسش میکنین . یه تندر برای لوس کردنش کافیه دیگه… هیچیش نیست بابا… سر و مر و گنده نشسته اینجا… نعیمه دستمال را به بینی اش می کشد: مادر نشدی که بفهمی صاعقه جان! درد داره وقتی می فهمی خار تو پای بچه ات رفته. صاعقه نچی کرده و به لیلی خیره می شود. دخترعموی عزیز دردانه اش را چندان دوست ندارد. در نظرش لیلی لوس ترین شخصیتیست که در تمام زندگی اش دیده است.

برادر دیوانه اش هم واله و شیدای این دخترک لوس و ننر… کمتر کسی ست که نداند، لیلی برای برادرش یعنی زندگی… یعنی لیلی آخ بگوید و برادرش بمیرد. آهی می کشد و لیلی زبان درازی می کند: حسود نباش صاعقه! لب هایش را کش داده و برمی خیزد: من میرم تو اتاقم.. مامان یادت نره ساعت دوازده داداشم و بیدار کنی. قراره بره بیمارستان. لیلی با دور شدنش لبخند می زند. فکری به ذهنش خطور کرده و به همین دلیل گوشی را از جیب مانتویش بیرون می آورد و  صفحه ی پیامک را باز می کند. نام مهدی با حروف

لاتین خودنمایی می کند. روی کیبورد یادداشت می کند: امروز بیمارستانی نه؟ نعیمه و آرزو مشغول صحبت های همیشگیشان شده اند. زن عمویش نگران پدر پیرش است. با گذشت چند دقیقه که مدام گوشی اش را بررسی می کند، بالاخره پاسخی می رسد: هستم جانم. امری داری؟ خوشحال یادداشت می کند: میام بیمارستان. میبین مت… منتظرم باش. چند شکلک قلب پاسخش است. از جا بلند می شود. دستش را به دیوار گرفته و خود را به سمت سرویس می کشد. نعمیه به دنبالش برمی خیزد: کجا میری لی لی مادر با این پا…

خلاصه کتاب
عشق و علاقه ی تندر به لیلی بر هیچکس پوشیده نیست. اما لیلی از این عشق سر باز می زند و کسی دیگر را جایگزین تندر می کند. تندر برای برگرداندن عشق خود، رقیب را از میدان به در می کند، که به قیمت زندگی کسی تمام می شود...
https://romanland.ir/?p=7191
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • پریچهره
    9 آذر -622 | 00:00

    عالی بود! من خیلی لذت بردم از خوندن رمانشون.

  • حامی
    9 آذر -622 | 00:00

    رمان برای من هرگز خسته‌کننده نیست. تا به حال موفق شدم همه صفحات یه رمان رو تموم کنم.

  • جهانشاه
    9 آذر -622 | 00:00

    دوست دارم هربار که رمانی مطالعه میکنم به یه دنیای جدید سفر کنم و شخصیت‌هایی رو بشناسم که قبلا هیچ‌کدومو ندیده بودم.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!