توضیحات
رمان گرگاس نام اولین جلد از مجموعه داستانی به قلم «حدیث» است. گرگاس حاصل جفت گیری سگ و گرگ. حیواناتی که بخشی گرگ و بخشی سگ هستند، از سگ درنده تر و از گرگ شجاع ترند. هوش و ذکاوت سگ و نترسی و شجاعت گرگ رو دارن ولی به اندازه سگ ها دوست و وفادار نیستن. مهاجمن و نسبت به جانور های وحشیِ دیگه ژنشون قوی تر و وحشی تره. موجوداتی غیر قابل کنترلن. گرگاس ها خون گرگ رو از پنج جد نزدیک خودشون به ارث میبرن. ظاهرشون به شدت جذاب و کاریزماتیکه ولی رفتارشون به هیچ وجه قابل پیش بینی نیست. گرگاس ها شبیه ما هستن نه؟!
نام این اثر: رمان گرگاس
نگارنده: حدیث
سبک: عاشقانه، پلیسی، مافیایی، انتقامی
قسمتی از رمان گرگاس
به محل حادثه رسیدم و ماشین رو متوقف کردم. مطابق همیشه باید سر صحنه ی جرم حاضر می شدم و مثل همیشه با جسد دیگه ای که احتمالا قربانی یه قتل جدید بود رو به رو میشدم. امروز تقدیر، سرنوشت یکی از اون قربانی ها رو داخل دریا رقم زده بود. همین که ماشین رو متوقف کردم، سنگینی نگاهشون رو روی خودم حس کردم. به آرومی در ماشین رو باز کردم و پامو بیرون گذاشتم، مثل همیشه محکم و با اقتدار.
طولی نکشید که صدای قدم های محکمم بین اون همهمه و شلوغی طنین انداخت و فضا رو پر کرد، گویی ناقوس مرگ بود. هربار که پا به محل حادثه میذاشتم، ناخواسته وجودم پر از خشم و درد میشد. انگار بیشتر از همیشه جدی و خشن میشدم.
سینان توجهش به من جلب شد و به طرف من قدم بر داشت. مثل همیشه بی سیم به دست داشت و موشکافانه اطراف رو نگاه می کرد، انگار وسواس کاری همراه دقت زیاد با سینان عجین شده بود. افراد بازرسی صحنه ی جرم اومده بودن و دور تا دور محل حادثه نوار زرد کشیده بودن تا مانع ورود افراد متفرقه به محل حادثه بشن.