رمان لند
دانلود رمان
  • نام: رمان یاقوت کبود
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مهسا حسینی
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 1167

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان یاقوت کبود از مهسا حسینی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

شاران رزمجو بازیگر معروفیه که درگیر شایعات میشه، تا جایی که به زندگی حرفه ای و خصوصیش لطمه ی بزرگی میزنه. این بین تنها کسی که میتونه به شاران کمک کنه هامون صدر هستش. مرد با نفوذی که تو گذشته ی شاران نقشِ مهمی داشته و حالا براش حکمِ یه دشمن رو داره. اما شاران میتونه با دشمنِ قدیمیش مصالحه کنه ؟!

خلاصه رمان : یاقوت کبود

“فروردین 1378” کیفش را با ضرب به آن طرف دیوار پرت کرد و رو به لیلا گفت: – بیا قلاب بگیر دیگه ! لیلا مردد بود نگاهی به اطراف انداخت : – به خدا اگه گیر بیفتم لو میدمت! شرورانه خندید و به دوستش خیره شد : – باشه بابا لو بده . قلاب بگیر ! لیلا نه راه پیش داشت و نه راه پس. دست هایش را جلو آورد و کنار دیوار ایستاد. اکرم پر هیجان پایش را روی دست های به هم گره شده ی او گذاشت و با جهشی خودش را به لبه ی دیوار رساند و دست های کوچکش را به لبه ی آن قفل کرد. صدای غر غر کردن های لیلا به گوشش رسید: -بدو دیگه! دستم از جا کنده شد!

قلب نوجوانش مثل کبوتر میزد، تند و با هیجان. مقنعه اش کج شده بود و روپوش مدرسه اش ربی سفیدی گچ روی دیوار را به خود گرفته بود. در همان حال که نفسش به شماره افتاده بود جواب داد: – یه دقیقه وایسا ! وزنش را روی دست ها انداخت و خودش را بالا کشید . نگاهی به حیاط شلوغ مدرسه انداخت و حواسش بود که کسی نبیندش . قبل از آنکه بتواند خودش را قایم کند و از سمت دیگر بپرد پایین ناظم مدرسه چشم هایش مثل عقاب او را شکار کرد. از همان فاصله فریاد کشید: – چراغی ! نفهمید چطور خودش را از بالای دیوار پرت کرد.

صدای لیلا را شنید: – بدبختم کردی اکرم ! کیفش روی زمین افتاده بود و مچ پایش به درد آمده بود . کیف را چنگ زد. هنوز هم لبخنډ شرورانه اش را روی صورت حفظ کرده بود . به خودش تکانی داد تا از مدرسه دور شود. همان لحظه در باز شد و بابای پیر مدرسه با عجله بیرون پرید. پای دردناکش را بالا گرفت و لی لی کنان به راهش ادامه داد. خدارا شکر که پیرمرد نفس نداشت وگرنه گرفتنش حتمی بود . با همان صدای خسته و نفس های به شماره افتاده گفت: – وایسا دختر جون ! وایسا بهت میگم. اکرم خندان پای چپش را با احتیاط زمین گذاشت و…

خلاصه کتاب
شاران رزمجو بازیگر معروفیه که درگیر شایعات میشه، تا جایی که به زندگی حرفه ای و خصوصیش لطمه ی بزرگی میزنه. این بین تنها کسی که میتونه به شاران کمک کنه هامون صدر هستش. مرد با نفوذی که تو گذشته ی شاران نقشِ مهمی داشته و حالا براش حکمِ یه دشمن رو داره. اما شاران میتونه با دشمنِ قدیمیش مصالحه کنه ؟!
خرید کتاب
رایگان
https://romanland.ir/?p=10651
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • پرند
    9 آذر -622 | 00:00

    چه ابزاری می‌تونه به من کمک کنه که بتونم فایلهای رمان دونلود شده خودم رو سازماندهی کنم؟

  • حسین
    9 آذر -622 | 00:00

    معمولاً من الان که خسته شدم، یه رمان ترسناک یا جنایی میخونم، پر از مخوف و مرموزه!

  • امیرمحمد
    9 آذر -622 | 00:00

    هیچ چیز بهتر از خوندن یه رمان جذاب برای تفریح نیست.

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!