رمان لند
دانلود رمان
  • نام: رمان یک طرفه
  • ژانر: #عاشقانه #طنز
  • نویسنده: صبا مولا_رضوان ط
  • ویراستار: رمان لند
  • تعداد صفحات: 770

توضیحات

(بدون سانسور) دانلود رمان یک طرفه از صبا مولا_ رضوان ط با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

افرا دختری فوق العاده شوخ و شیطونه که با یه تلنگر میفهمه همه احساساتی که مدتها فکر میکرده عشقه سوتفاهم بوده و طی یه سری اتفاقات عشق واقعی میاد سراغش عشقی که برخلاف همیشه بجای درد شادی رو به همراهش میاره و و افرا رو عاشق میکنه … تو این رمان خیلی از شخصیتا خاصن و مطمنم که بعد رمان تو فکرتون زندگی خواهند کرد. رمانی که با عشق نوشتیم و امیدوارم چند لحظه کوتاهم که شده لبخند رو مهمون لباتون بکنه…

خلاصه رمان : یک طرفه

با عجله پله هارو دوتا یکی کردم. داد کشیدم _من رفتم! دوییدم سمت پراید خستم. خب بسم الله. کلاج کدوم بود؟ اهان سمت چپیه. استارت زدم بسم الله خدایا به امید تو. راه افتادم تو چهار راه ترمز کردم… 120ثانیه! ای خدااااا چراغ قرمزو رد کردم، داشتم جیغ میکشیدم: هورااااااااا. که یهو خوردم به یه جیگر! خر کلاه قرمزی رو نمیگما ! ماشینه رو میگم… همه جا سکوت شد مثل فیلما! خدا امروز که عجله دارم هم باید دیر بیدار شم هم تصادف کنم!! خااااک! دیگه عصبانی شدم! پیاده شدم داد زدم. _هوی مرتیکه چه خبرته!

حالا نمی دونستم زنه یا مرده ها! ولی خب توی فیلما میگن مرتیکه!خخخ. بلافاصله یکم احساس پشیمونی کردم به خاطر داد زدنم طرف خیلی آروم پیاده شد… چقد آشناس! _خانوم درس صحبت کنین مقصر شمایینا! یه چند لحظه با بهت نگاهش کردم باورم نمیشد خودش باشه… آرش کیانی! _تموم شدما! به خودم اومدم… با این که خیلی ذوق کرده بودم از دیدن یه آدم معروف اونم انقدر نزدیک! اما دیدم جا بزنم خیطه… اخمام رو توی هم کشیدم و طلبکارانه گفتم _تقصیر منه یا شما دور و برتونو نگاه نمی کنید و همینجوری می گازونید!

یه پوزخند مسخره زد و گفت: _البته شایدم از عمد زدی به ماشین من که بیشتر من رو ببینی! اولین نفرم نیستی! دیگه چشمام داشت از حدقه در میومد! هر چقدرم محبوب باشه من عمرا همچین غلطی بکنم! _نه بابا ! فکر کردی کی هستی برد پیت یا تام کروز! جمع کن بابا خسارت ماشین خوشگل منو بده! خودمم از حرفی که زدم خندم گرفت، اونم جلوی خودشو گرفته بود تا نخنده! آخه پرادو اون کجا پراید من کجا… به ساعت نگاه کردم… وای دیگه داره خیلی دیر میشه! سریع پریدم تو ماشین و ….

خلاصه کتاب
افرا دختری فوق العاده شوخ و شیطونه که با یه تلنگر میفهمه همه احساساتی که مدت ها فکر می کرده عشقه سوتفاهم بوده و طی یه سری اتفاقات عشق واقعی میاد سراغش عشقی که برخلاف همیشه بجای درد شادی رو به همراهش میاره و و افرا رو عاشق میکنه ... تو این رمان خیلی از شخصیتا خاصن و مطمنم که بعد رمان تو فکرتون زندگی خواهند کرد. رمانی که با عشق نوشتیم و امیدوارم چند لحظه کوتاهم که شده لبخند رو مهمون لباتون بکنه...
خرید کتاب
رایگان
https://romanland.ir/?p=5956
لینک کوتاه:
برچسب ها
نظرات
  • پاینده
    9 آذر -622 | 00:00

    آیا رمان‌هایی با ترجمه فارسی وجود دارند؟

  • بارانی
    9 آذر -622 | 00:00

    حس خاصی هست که با خواندن کتاب از آن به سود می‌رسی. هیجان، چالش، مرزها و تاثیرات عمیق این عمل داشتن این احساس را برای شما بوجود می‌آورند.

  • پیشگو
    9 آذر -622 | 00:00

    دوستان، من به دنبال یه رمان کمدی هستم، آیا پیشنهادی دارید؟

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
شبکه های اجتماعی
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان لند " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!