توضیحات
گیسو و دوستانش که دندونپزشک های تازه کاری هستن، توی کلینیک دانشگاه مشغول به کارند.. گیسو که به تازگی پدرش رو از دست داده، متوجه شده برادر بزرگش با یه وکالت، ارثیه پدریشون رو بالا کشیده و از ایران رفته.. گیسو مونده و برادر کوچیکتری که مشکل کلیوی داره و باید عمل بشه.. دکتر خرسند که دندونپزشک حاذق و خوش اخلاقیه و مسئول کلنیکه، به گیسو پیشنهاد میده صوری ازدواج کنن تا مشکل هر دو حل بشه ولی………
نام این اثر: موج نهم
نگارنده: لیلا
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان موج نهم
-آقای رحمانی …اصلا بهتون نمیاد که اینطور مزاحم کسی بشید
لحظه ای طول کشید تا جواب پیامم رو بده
چرا اصرار دارید که من دکتر رحمانی هستم؟
لبهامو با زبون تر کردم و خیره به گوشی.بی. خیال رحمانی و اینکه
دوسش داشتم و اونم میدونست
دوسش دارم عصبی نوشتم
چون تنها کسی که اون روز میتونست حرفای منو و خانم دکتر رو بشنوه شما بودی وگرنه برای چی
باید اون پیامها و اون شعرهای بی سر و ته رو برام بفرستید ۱۱؟؟..اونم این همه مدت !!؟؟
خوشبحال جناب دکتر رحمانی
خسته از این موش و گربه بازی به عقب تکیه دادم و براش نوشتم
– لطقا- دیگه برای من پیام نفرستید این بازی رو تمومش کنید اینبار تند جواب داد:
این اولین باریه که دارم بهتون پیام میدم خانم دکتر مطمئن بودم سرکارم و طرفم داشت اذیتم میکرد.