توضیحات
– ماه آذر برگ ریزون من یا شاید بهتره بگم صاعقهی که روی زندگیم جرقه دادی و تموم بدبختیهای زندگیم رو سوزوندی من تو رو با اون ماه آبان کوچولوم خوشبخت میکنم تو فقط به من تکیه کن و تنهام نذار آذرخش زیبای من..
الیان مردی سخت خشن اما عاشق دل در گرو آذر دختر رنج دیده و سختی کشیده ای دارد اما آذر معتقد هست که همیشه برای اطرافیانش بدشانسی میاره برای همین قصد در دوری از الیان داره که ….
نام این اثر: روبن
نگارنده: یاسمن علی زاده
سبک: عاشقانه
قسمتی از رمان روبن
وقتی آذرخش مرد اون وقت آوان ازش جدا میشه . دست به دور آذرخش و آوان حلقه کرد . همچون پیچکی به دور چوب آنها را به خود فشرد و لب زد: زود برگردید.
توام باید کمکم کنی مامان بدون تو نمیتونم آوان رو ببرم می خوای چیکار کنی؟
آوان را روی زمین گذاشت جلوی پای او نشست و با مودت پرسید:
ی آی بازی کنیم؟ آوان به تایید سر بالا و پایین کرد و آذرخش بازهم او را مورد آماج پرسشهای خود قرار داد.